ا?ستگاه اوتوبوس بودم کنار ?ه دختره ..بهش گفتم ببخش?د خانوم ..گفت : درد ببخش?د ، زهر مار ببخش?د ، کوفت ببخش?د |:آدم نبا?د ازدست شما پسرا آرامش داشته باشه |:...منم ه?چ? نگفتم وقت? بلند شد بره با مغز اومد توزم?ن |:خدا شاهده م?خواستم بگم بند کفشت بازه
Desig By : Avazak.ir